غنچه از خواب پرید و گلی تازه به دنیا آمد

خار خندید و به گل گفت سلام

و جوابی نشنید

خار رنجید ولی هیچ نگفت

ساعتی چند گذشت

گل چه زیبا شده بود

دست بی رحم آمد 

گل سراسیمه ز وحشت افسرد

لیک آن خار در آن دست خلید

و گل از مرگ رهید

صبح فردا که رسید

خار با شبنمی از خواب پرید

گل صمیمانه به او گفت سلام.

گل اگر خار نداشت

دل اگر بی غم بود

اگر از بهر کبوتر قفسی تنگ نبود،

زندگی

عشق

اسارت

غم و شادی

سیاهی و سپیدی

همه بی معنا بود.



 منبع انواع عکس نوشته برای فضای مجازی :

http://aksestan.blog.ir


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پرونده کلاهبرداری ورمی کمپوست تفکرات فیزیکی و فلسفی عابس صبح شنبه هارمونی باران پزشکی و زیبایی امام حسین ، اهلبیت ، مداحی ، هیئت Cathy سینگان